امیر عباس گراییامیر عباس گرایی، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
یاس گرایییاس گرایی، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره
ازدواج مامان و باباازدواج مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره
وبلاگ یاس و امیر عباوبلاگ یاس و امیر عبا، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

یه دختر خوشگل و نازو یه اقا پسر توپولو

امیر عباسه,عطر گل یاسه,گلچینی از عکسای شاهزاده ام,متفرقه,1

۶ وقتی تو کوچولو بودی واست همش میخوندم,میگفتم ,امیر عباسه ,عطر گل یاسه,اون امیر عباسه,مرد همه مردا ,تنها امید ما امیر عباسه,یه امیری دارم قدش رشیده,بخدا هیشکی مثه اونو ندیده,یه امیری دارم که پهلونه ,همه میگن که ماه اسمون,,,,,,,چشمو ابروی سیاش,همه مهربونیاش دنیا رو دیونه کرده,,,,,,اخر معرفته ,کوه صبرو و غیرته,دنیا رو دیوونه کرده,دوست دارم ای همه خوبی ها ...
18 خرداد 1395

عکس یاسی جون تازه متولد شده

قربونت بشم من که تو انقدر خوبی که وقتی تو دلم بودی اصن منو اذیت نکردی,بلکه تو اذیتم شدی,اخه داداشی کوچیک بود و من اونو به خاطر اینکه شما اذیت نشی از شیر گرفتم,,داداشم خیلی گریه کرد اخه همش ۱۸ ماهه بود فداش بشم,سرانجام بعد از اون همه رفت و امد شما فرشته کوچولو من شدی عزیزم, و از اونجا که من دوس نداشتم ۱۳ بدنیا بیاید,ساعت ۳ صبح دردم گرفت,و امیر عباسو گذاشتیم پیش مامانی و با بابا رسیدیم بیمارستان و حدودا نیم ساعت بعد دنیا اوم دی,وعشق من شدی,یاس گلکم ...
18 خرداد 1395

یاسی

دختر خانووووم قشنگم وقتی تو وجودم بودی یه حسی مثه قلقلک تمام وجودمو میگرفت,ته دلم یخ میکرد از اینکه منم دیگه یه خواهر ,یه همدم,یه غمخوار دارم,,,تو رو تجسم میکردم که وقتی بزرگ شی چقد خانوم و محجوب میشی,یهنی میشه یاس من که شما یه خانوم تحصیل کرده مارک دار سنگین و رنگین بشی, ...
12 خرداد 1395

هی تو عشق منی,,,,,, هی تو عمر منی,,,,,,

پسر نازنینم تو این دو سال خیلی حرفاتو کاراتو یاداشت کردم,هرچی میگفتی هر کلمه ی که یادت میگرفتی,,,عشقم میدونم از وقتی خدا خواهری رو به ما داد یه ذره توجهم بهت کم شده و خیلی زود عصبانی میشم,ولی نور چشمم تو همه ی وجودمی,,تو امید دل منو مامان سهیلا هستی,منو ببخش اگه کوتاهی میکنم,خیلی دوست دارم ای همه ی خوبی ها و قشنگیا, ...
12 خرداد 1395

اقا امیر عباس

d پسرکم خیلی ازت عکس دارم از لحظه لحظه هات,,,ولی اینجا گلچینی از عکساتو میزارم,,,,,میخوام خاطرات بودن تو تو وجودمم بنویسم عشقممممم ,دوست دارم ...
11 خرداد 1395

احساسی که به تو دارم یه حس فوق العادست

پسرکم الان که دارم واست مینویسم شما ۲,سالو ۵ ماهته,,,,ولی با اینکه وقتی تو دل مامانی بودی وبلاگ نداشتی ,ولی من سر شما یه دفترچه داشتم که خاطرات دوران بارداریمو توش نوشتم و تمام سونوهاتو توش چسبوندم,خیلی دوست داشتم وقتی تو دلم بودب,۲ بار قرانو ختم کردم,۸۰ بار زیارت عاشورا و ۴۰ مرتبه دعای توسل میخوندم که شما در اینده پسر صالح و خداشناسی باشی عزیز مامان,دلبندم ایشالا که روزی برسه که من خوشبختی تو و خواهرت یاسو ببینم ,پادشاه جهانم خیلی دوست دارم, ...
11 خرداد 1395